بازی ایرانی زورخانه
روایت
داستان از آنجایی نقل میشود که حول ۷۲۰ سال قبل در کوچه پس کوچه ها مشرق زمین که آکنده از ترس خاقان گشته بود ، مردم نای زندگی نداشتند.
بدین علت که در آن زمان والی خوارزم برای تحت فشار قراردادن مردم در سر داشت تا خراج ماهانه شهر را دو برابر از چندی قبل مقرر کند همین موضوع موجب تحریک و تحسن کاسبان ، صنعتگران و بازرگانان شد جوانان و پیر دلان متفق در اندیشه ی به پا خواستن علیه ظلم شدند محمود پوریا (ولی از آن پیر دلان برنا بازو ، که در آئین مردانگی و مروت آوازه شهر بود و زین سبب مورد غضب خاقان خوارزم واقع گشته بود. خاقان تنها برای منصرف شدن از این تصمیم ظالمانه یک فرمان داد که برزگان و معتمیدن شهر محمود را طرد و مورد سب و لعن خود قرار دهند.
اما بزرگان و معتمدین و جوانان شهر از این فرمان والی سر باز زدند و یاری محمود را انتخاب کردند. مردم نزد محمود رفتند و از او خواستند تا علیه جور والی خوارزم قیام کند.
همین ها محمود را بر آن داشت تا از خام و پخته هر که مرد میدان است را دعوت به آموزش مهارت های رزم کند و فنون تقوای روح را در آنها تقویت دهد.
از این رو بنایی که قبل ها جایگاه کشتی گیران بود را مرمت و پهلوانان را به آنجا فراخواند. محمود و یارانش که روز به روز خود را چالاک تر از قبل می دیدند از خاقان درخواست بر پا کردن زور آزمایی با قدر ترین مبارز دربار کردند تا سرنوشت این مبارزه تکلیف این فرمان ظالمانه را مشخص کند تا روز زور آزمایی چندی فاصله نداشت و پهلوان بر آن شدند تا دلاورترین فرد گود را به مبارزه گسیل کنند از این رو تمام تلاش خود را برای انتخاب شدن برای مبارزه با پهلوان درباری کردند.